تاراتارا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 30 روز سن داره

ستاره قشنگ مامان و بابا

پوشک برو تارا دیگه باتو کار نداره

تارا جونم،دیگه 5/ 2 سالت  شده بود.بزرگ شده بودی دیگه نباید تو پوشکت جیش میکردی.  بهت گفتم وقتی جیش داری به مامان بگو بریم دستشویی تو لگنت بشین. چند روز اول برات سخت بود.تا میخواستی جیش کنی دیر به مامان میگفتی 2-3 بار تو شورتت کردی تا یاد گرفتی.دیگه راحت شدی شورت پات میکردم.همه برات جایزه گرفتن،نسرین جون،عمو بهنام،مامان جون،خاله صبا....  
18 آذر 1392

پستونک بای بای

دخترم تو عاشق پستونک بودی منم همیشه با خودم فکر میکردم که چه جوری تورو از پستونک بگیرم.یه روز شمال بودیم تو هم 2 سال و 2ماهت بود. به عمه الهام گفتم سر پستونکتو فلفل سیاه بزنه تو نخوری.وقتی پستونکو اوردیم جلوت سریع به عمه گفتی نخوام دوسش ندارم  . از اون موقع ترسیدی دیگه نخواستیش. الهی مامان فدات بشه 1 هفته بی قراری میکردی.دست من و بابا ایمانو شبا میخواستی بخوابی گاز میگرفتی.ولی باید دیگه نمیخوردی چون دندونای نازت خراب میشد. ...
18 آذر 1392
1